معنی فارسی baubo

B1

باوبو، الهه‌ای در اسطوره‌های قدیمی که با باروری و خلاقیت مرتبط است.

A goddess in ancient mythology associated with fertility and creativity.

example
معنی(example):

در اسطوره‌ها، باوبو معمولاً به عنوان الهه باروری توصیف می‌شود.

مثال:

In mythology, Baubo is often depicted as a goddess of fertility.

معنی(example):

داستان‌های باوبو را می‌توان در متون باستانی یافت.

مثال:

Stories of Baubo can be found in ancient texts.

معنی فارسی کلمه baubo

: معنی baubo به فارسی

باوبو، الهه‌ای در اسطوره‌های قدیمی که با باروری و خلاقیت مرتبط است.