معنی فارسی bay whaling
B1عملیات شکار نهنگ در مناطق خلیجی، که معمولاً به شیوهای خاص و با قایقهای محدود انجام میشود.
The practice of hunting whales in bays.
- NOUN
example
معنی(example):
شکار نهنگ در خلیج صنعتی با اهمیت در قرن نوزدهم بود.
مثال:
Bay whaling was a significant industry in the 19th century.
معنی(example):
شکار نهنگ در خلیج به اقتصاد محلی کمک کرد.
مثال:
Bay whaling contributed to the local economy.
معنی فارسی کلمه bay whaling
:
عملیات شکار نهنگ در مناطق خلیجی، که معمولاً به شیوهای خاص و با قایقهای محدود انجام میشود.