معنی فارسی be above one's pay grade

B2

عبارتی به‌کار برده می‌شود که به معنای این است که شخص مسئولیت یا تصمیمی را بر عهده ندارد.

An idiom indicating that a matter or decision is beyond one’s level of authority or responsibility.

example
معنی(example):

این تصمیم بالاتر از رنج حقوق من است.

مثال:

This decision is above my pay grade.

معنی(example):

او احساس می‌کند که این پروژه بالاتر از رنج حقوق او است.

مثال:

He feels that the project is above his pay grade.

معنی فارسی کلمه be above one's pay grade

:

عبارتی به‌کار برده می‌شود که به معنای این است که شخص مسئولیت یا تصمیمی را بر عهده ندارد.