معنی فارسی be all fingers and thumbs
B1به معنای بیمهارت بودن در انجام کارهایی که نیاز به دقت و هماهنگی دارد.
To be clumsy or awkward in handling things.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی سعی کردم دستگاه را تعمیر کنم، دست و پایم شل و ول بود.
مثال:
When I tried to fix the gadget, I was all fingers and thumbs.
معنی(example):
او در مورد آشپزی بسیار دست و پا چلفتی است.
مثال:
He's all fingers and thumbs when it comes to cooking.
معنی فارسی کلمه be all fingers and thumbs
:
به معنای بیمهارت بودن در انجام کارهایی که نیاز به دقت و هماهنگی دارد.