معنی فارسی be bitten by the — bug

B1

این عبارت برای اشاره به علاقه شدید و ناگهانی به چیزی استفاده می‌شود.

To develop a strong enthusiasm or interest in something suddenly.

example
معنی(example):

بعد از امتحان نقاشی، او به ویروس سفر مبتلا شد.

مثال:

After trying painting, she was bitten by the travel bug.

معنی(example):

او به ویروس تناسب اندام مبتلا شد و هر روز شروع به ورزش کرد.

مثال:

He was bitten by the fitness bug and started working out every day.

معنی فارسی کلمه be bitten by the — bug

: معنی be bitten by the — bug به فارسی

این عبارت برای اشاره به علاقه شدید و ناگهانی به چیزی استفاده می‌شود.