معنی فارسی be left at the post
B2در عقب ماندن، در موقعیتی بودن که دیگران شما را ترک کردهاند و شما در پیشرفت عقب ماندهاید.
To be left behind or fail to keep up with others.
- IDIOM
example
معنی(example):
او هنگامیکه دوستانش بدون او رفتند در عقب ماند.
مثال:
She was left at the post when her friends went ahead without her.
معنی(example):
اگر عجله نکنید، در این مسابقه در عقب خواهید ماند.
مثال:
If you don't hurry, you will be left at the post in this race.
معنی فارسی کلمه be left at the post
:
در عقب ماندن، در موقعیتی بودن که دیگران شما را ترک کردهاند و شما در پیشرفت عقب ماندهاید.