معنی فارسی be man enough to do

B2

عبارتی که نشان‌دهنده جسارت و شجاعت در برابر چالش‌های سخت است.

To have the courage and integrity to do something difficult or admit fault.

example
معنی(example):

او باید به اندازه کافی مرد باشد که اشتباهاتش را بپذیرد.

مثال:

He needs to be man enough to admit his mistakes.

معنی(example):

فقط یک رهبر واقعی به اندازه کافی مرد است که مسئولیت را به عهده بگیرد.

مثال:

Only a real leader is man enough to take responsibility.

معنی فارسی کلمه be man enough to do

: معنی be man enough to do به فارسی

عبارتی که نشان‌دهنده جسارت و شجاعت در برابر چالش‌های سخت است.