معنی فارسی be not having any
B1نداشتن چیزی، عدم دارا بودن، در حالتی اشاره دارد که فرد هیچ چیز یا جیزی را در اختیار ندارد.
To not possess or experience something.
- OTHER
example
معنی(example):
به نظر میرسید که او هیچگونه سرگرمی در مهمانی ندارد.
مثال:
He seemed to be not having any fun at the party.
معنی(example):
من هیچ شانسی در این بازی ندارم.
مثال:
I am be not having any luck with this game.
معنی فارسی کلمه be not having any
:
نداشتن چیزی، عدم دارا بودن، در حالتی اشاره دارد که فرد هیچ چیز یا جیزی را در اختیار ندارد.