معنی فارسی be on about

B1

در مورد یک موضوع یا ایده خاص صحبت کردن.

To be talking or writing about something.

example
معنی(example):

تو درباره چه چیزی صحبت می‌کنی؟

مثال:

What are you on about?

معنی(example):

نمی‌دانم با آن داستان درباره چه چیزی حرف می‌زنی.

مثال:

I don't know what you're on about with that story.

معنی فارسی کلمه be on about

: معنی be on about به فارسی

در مورد یک موضوع یا ایده خاص صحبت کردن.