معنی فارسی be one's own person

B1

به معنای مستقل بودن و خود را از نظرات و فشارهای دیگران جدا کردن است.

To act according to one's own beliefs and values rather than conforming to others' expectations.

example
معنی(example):

او می‌خواهد فرد مستقل خودش باشد و تصمیمات خود را بگیرد.

مثال:

She wants to be her own person and make her own decisions.

معنی(example):

به معنای فرد مستقل بودن یعنی به دیگران اجازه ندهید که شما را تعریف کنند.

مثال:

Being one's own person means not relying on others to define you.

معنی فارسی کلمه be one's own person

:

به معنای مستقل بودن و خود را از نظرات و فشارهای دیگران جدا کردن است.