معنی فارسی be saved by the bell
B2نجات یافتن در آخرین لحظه، اغلب هنگامی که شرایط بحرانی است.
To be rescued from a difficult situation at the last possible moment.
- IDIOM
example
معنی(example):
او با زنگ آخر کلاس نجات یافت.
مثال:
He was saved by the bell when the class ended.
معنی(example):
فقط وقتی فکر میکردم میباختم، با زنگ نجات پیدا کردم.
مثال:
Just when I thought I would lose, I was saved by the bell.
معنی فارسی کلمه be saved by the bell
:
نجات یافتن در آخرین لحظه، اغلب هنگامی که شرایط بحرانی است.