معنی فارسی be staring one in the face
B2عبارت 'be staring one in the face' به معنای این است که چیزی به وضوح مشخص است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
To be evident, obvious, or unavoidable; something that is hard to ignore.
- IDIOM
example
معنی(example):
مشکل با چشمهای ما مواجه است، اما ما آن را نادیده میگیریم.
مثال:
The problem is staring us in the face, but we ignore it.
معنی(example):
وقتی حقیقت با شما رو به رو است، باید آن را بپذیرید.
مثال:
When the truth is staring you in the face, you have to accept it.
معنی فارسی کلمه be staring one in the face
:
عبارت 'be staring one in the face' به معنای این است که چیزی به وضوح مشخص است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.