معنی فارسی be staring something in the face
B2عبارت 'be staring something in the face' به معنای این است که با واقعیتی دشوار یا بحرانی مواجه هستید.
To be confronted with a problematic or serious situation that cannot be ignored.
- IDIOM
example
معنی(example):
ما با تصمیمی رو به رو هستیم که باید به زودی آن را اتخاذ کنیم.
مثال:
We are staring a decision in the face that we must make soon.
معنی(example):
او با شکست رو به رو است اگر برنامهاش را تغییر ندهد.
مثال:
He is staring failure in the face if he doesn't change his plan.
معنی فارسی کلمه be staring something in the face
:
عبارت 'be staring something in the face' به معنای این است که با واقعیتی دشوار یا بحرانی مواجه هستید.