معنی فارسی be ten a penny
B2عبارتی برای توصیف چیزی که در دسترس، رایج یا ارزانی است.
A phrase indicating that something is very common or easily available.
- IDIOM
example
معنی(example):
در آن شهر، کافهها بسیار زیاد هستند.
مثال:
In that city, coffee shops are ten a penny.
معنی(example):
کتابهای آن نویسنده اکنون بسیار رایج هستند.
مثال:
Books by that author are ten a penny now.
معنی فارسی کلمه be ten a penny
:
عبارتی برای توصیف چیزی که در دسترس، رایج یا ارزانی است.