معنی فارسی be to do with
B1به چیزی وابسته بودن یا ارتباط داشتن.
To be related to or have a connection with someone or something.
- PHRASE
example
معنی(example):
این کتاب به تاریخ مربوط میشود.
مثال:
This book is to do with history.
معنی(example):
شغل او به کامپیوترها مربوط میشود.
مثال:
Her job is to do with computers.
معنی فارسی کلمه be to do with
:
به چیزی وابسته بودن یا ارتباط داشتن.