معنی فارسی be toast
B2در معرض خطر قرار گرفتن، معمولاً به معنای بروز مشکل یا تبعات جدی.
To be in serious trouble or to face significant consequences.
- IDIOM
example
معنی(example):
اگر اتوبوس را از دست بدهم، داستانم تمام است.
مثال:
If I miss the bus, I'm going to be toast.
معنی(example):
افتادن در این امتحان به این معنی است که برای ترم تمام هستم.
مثال:
Failing this test means I will be toast for the semester.
معنی فارسی کلمه be toast
:
در معرض خطر قرار گرفتن، معمولاً به معنای بروز مشکل یا تبعات جدی.