معنی فارسی be worth one's weight in gold

B2

به معنای ارزشمند بودن یا با ارزش بودن در مقایسه با طلا، که نشان‌دهنده اهمیت یا ارزش کسی یا چیزی است.

To be extremely valuable or helpful, often in a figurative sense.

example
معنی(example):

یک دوست خوب به اندازه وزنش طلا می‌ارزد.

مثال:

A good friend is worth her weight in gold.

معنی(example):

کمک شما به اندازه وزنش طلا می‌ارزد.

مثال:

Your help is worth its weight in gold.

معنی فارسی کلمه be worth one's weight in gold

:

به معنای ارزشمند بودن یا با ارزش بودن در مقایسه با طلا، که نشان‌دهنده اهمیت یا ارزش کسی یا چیزی است.