معنی فارسی be wreathed in smiles
B1به معنای شاد بودن و لبخند زدن به طور مداوم و نشاندهنده خوشحالی عمیق.
To be surrounded by or full of smiles, indicating happiness or joy.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در طول جشن به دور لبخندها بود.
مثال:
She was wreathed in smiles during the celebration.
معنی(example):
کودکان پس از سورپرایز به دور لبخندها بودند.
مثال:
The children were wreathed in smiles after the surprise.
معنی فارسی کلمه be wreathed in smiles
:
به معنای شاد بودن و لبخند زدن به طور مداوم و نشاندهنده خوشحالی عمیق.