معنی فارسی beach resort
B1مجتمع ساحلی، محلی برای اقامت و تفریح در کنار دریا که خدمات مختلفی ارائه میدهد.
A place for lodging and recreation by the sea that offers various services.
- NOUN
example
معنی(example):
این مجتمع ساحلی فعالیتهای زیادی برای خانوادهها ارائه میدهد.
مثال:
The beach resort offers many activities for families.
معنی(example):
ما برای ماه عسلمان در یک مجتمع ساحلی لوکس اقامت کردیم.
مثال:
We stayed at a luxury beach resort for our honeymoon.
معنی فارسی کلمه beach resort
:
مجتمع ساحلی، محلی برای اقامت و تفریح در کنار دریا که خدمات مختلفی ارائه میدهد.