معنی فارسی beachside

B1

کنار ساحل، ناحیه‌ای که در مجاورت دریا قرار دارد.

An area that is adjacent to the sea.

noun
معنی(noun):

The land bordering a beach.

adjective
معنی(adjective):

Bordering a beach

مثال:

beachside property

example
معنی(example):

ما با دوستان‌مان کنار ساحل پیک‌نیک داشتیم.

مثال:

We had a picnic beachside with our friends.

معنی(example):

رستوران‌های زیادی در کنار ساحل وجود دارد که می‌توانید غذاهای دریایی تازه را امتحان کنید.

مثال:

There are many restaurants beachside where you can enjoy fresh seafood.

معنی فارسی کلمه beachside

: معنی beachside به فارسی

کنار ساحل، ناحیه‌ای که در مجاورت دریا قرار دارد.