معنی فارسی beacher
B1فردی که وقت خود را در سواحل میگذراند.
A person who spends time at the beach, typically to relax or enjoy the sun.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک فرد ساحلی، همیشه کرم ضدآفتاب به ساحل میآورم.
مثال:
As a beacher, I always bring sunscreen to the beach.
معنی(example):
فرد ساحلی از غروب آفتاب کنار دریا لذت برد.
مثال:
The beacher enjoyed the sunset by the water.
معنی فارسی کلمه beacher
:
فردی که وقت خود را در سواحل میگذراند.