معنی فارسی beachgoer

A2

ساحل‌نشین، فردی است که به صورت منظم به ساحل می‌رود، معمولاً برای تفریح یا استراحت.

A person who regularly visits the beach for recreation or relaxation.

noun
معنی(noun):

Someone who goes to the beach.

example
معنی(example):

یک ساحل‌نشین همیشه کرم ضد آفتاب به همراه دارد.

مثال:

A beachgoer always carries sunscreen.

معنی(example):

ساحل‌نشینان از بازی والیبال بر روی شن لذت بردند.

مثال:

The beachgoers enjoyed playing volleyball on the sand.

معنی فارسی کلمه beachgoer

: معنی beachgoer به فارسی

ساحل‌نشین، فردی است که به صورت منظم به ساحل می‌رود، معمولاً برای تفریح یا استراحت.