معنی فارسی beached

B1 /biːtʃt/

به گل نشستن، به طور خاص به وضعیت یک قایق یا حیوانی اشاره دارد که به خاطر شرایط خاص نتوانسته است به آب یا محل طبیعی خود برگردد.

To be stranded on land or a surface, especially a boat or aquatic animal that cannot return to the water.

adjective
معنی(adjective):

Having a beach.

example
معنی(example):

قایق بر روی ساحل شنی به گل نشسته بود.

مثال:

The boat was beached on the sandy shore.

معنی(example):

نهنگ به گل نشسته بود و به کمک نیاز داشت تا به آب برگردد.

مثال:

The whale beached itself and needed help to return to the water.

معنی فارسی کلمه beached

: معنی beached به فارسی

به گل نشستن، به طور خاص به وضعیت یک قایق یا حیوانی اشاره دارد که به خاطر شرایط خاص نتوانسته است به آب یا محل طبیعی خود برگردد.