معنی فارسی beal
B1کنار گذاشتن یا از یاد بردن، در مواردی به معنای شروع دوباره است.
To disregard or abandon previous commitments.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت وعدههای قدیمی را کنار بگذارد و از نو شروع کند.
مثال:
He decided to beal the old promises and start fresh.
معنی(example):
در بازی، میتوانید برای محافظت از حرکات خود به این کار اقدام کنید.
مثال:
In the game, you can beal to safeguard your moves.
معنی فارسی کلمه beal
:
کنار گذاشتن یا از یاد بردن، در مواردی به معنای شروع دوباره است.