معنی فارسی bealach

B1

مسیر باریکی در کوه‌ها که به عنوان گذرگاهی برای سفر و عبور شناخته می‌شود.

A mountain pass or a narrow route through hills.

example
معنی(example):

بلاچ یک گذرگاه کوهستانی تنگ بین تپه‌ها بود.

مثال:

The bealach was a narrow mountain pass between the hills.

معنی(example):

ما از طریق بلاچ برای رسیدن به طرف دیگر کوه قدم زدیم.

مثال:

We hiked through the bealach to reach the other side of the mountain.

معنی فارسی کلمه bealach

: معنی bealach به فارسی

مسیر باریکی در کوه‌ها که به عنوان گذرگاهی برای سفر و عبور شناخته می‌شود.