معنی فارسی beamily
B1به معنای با مهربانی و دوستی، نشاندهنده رفتار دلگرمکننده است.
In a friendly or warm manner; indicating kindness and affection.
- ADVERB
example
معنی(example):
وقتی وارد اتاق شدم، او با لبخندی مهربان به من نگاه کرد.
مثال:
She smiled at me beamily when I entered the room.
معنی(example):
کودکان با خوشحالی مهمانان خود را привет کردند.
مثال:
The children greeted their guests beamily.
معنی فارسی کلمه beamily
:
به معنای با مهربانی و دوستی، نشاندهنده رفتار دلگرمکننده است.