معنی فارسی beat someone to it

B2

قبل از اینکه کسی دیگری کاری را انجام دهد، زودتر از او این کار را انجام دادن.

To do something before someone else does.

example
معنی(example):

من می‌خواستم آن جایزه را بگیرم، اما سارا قبل از من آن را گرفت.

مثال:

I wanted to claim that prize, but Sarah beat me to it.

معنی(example):

او همیشه در مسابقه به سمت ماشین قبل از من می‌رسد.

مثال:

He always beats me to it when we race to the car.

معنی فارسی کلمه beat someone to it

: معنی beat someone to it به فارسی

قبل از اینکه کسی دیگری کاری را انجام دهد، زودتر از او این کار را انجام دادن.