معنی فارسی beatable

B2

قابل شکست، به‌ویژه در زمینه رقابت یا ورزش.

Able to be defeated or overcome, especially in competition.

adjective
معنی(adjective):

Able to be beaten.

example
معنی(example):

با تمرین، هر کسی می‌تواند در ورزش خود قابل شکست باشد.

مثال:

With practice, anyone can become beatable in their sport.

معنی(example):

تیم در فصل گذشته به نظر نمی‌رسید که قابل شکست باشد، اما اکنون بیشتر قابل شکست است.

مثال:

The team seemed unbeatable last season, but now they are more beatable.

معنی فارسی کلمه beatable

: معنی beatable به فارسی

قابل شکست، به‌ویژه در زمینه رقابت یا ورزش.