معنی فارسی beaverteen
B1نسلی از بیور که تقریباً به سن بلوغ نزدیک است و در حال یادگیری رفتارهای بزرگسالان است.
A young beaver that is approaching maturity and learning adult behaviors.
- NOUN
example
معنی(example):
بیور teen پر از انرژی بود و عاشق شنا کردن بود.
مثال:
The beaverteen was full of energy and loved to swim.
معنی(example):
آنها بیور teen را در حال ساختن سدی در دریاچه تماشا کردند.
مثال:
They watched the beaverteen build a dam in the pond.
معنی فارسی کلمه beaverteen
:
نسلی از بیور که تقریباً به سن بلوغ نزدیک است و در حال یادگیری رفتارهای بزرگسالان است.