معنی فارسی beback
A2برگشتن به محل یا وضعیت قبلی، به طور معمول بعد از یک غیبت کوتاه.
To return after being away for a period of time.
- VERB
example
معنی(example):
من بعد از ناهار برمیگردم.
مثال:
I will be back after lunch.
معنی(example):
نگران نباش، به زودی برمیگردم.
مثال:
Don't worry, I'll be back soon.
معنی فارسی کلمه beback
:
برگشتن به محل یا وضعیت قبلی، به طور معمول بعد از یک غیبت کوتاه.