معنی فارسی beblear

B1

تمیز کردن یا پخش کردن آرد بر روی یک سطح به منظور جلوگیری از چسبیدن خمیر.

To sprinkle or dust flour over a surface to prevent sticking.

example
معنی(example):

نانوا برای تمیز کردن سطح از آرد استفاده کرد.

مثال:

The baker used flour to beblear the surface.

معنی(example):

قبل از ورز دادن خمیر، باید سطح را تمیز کنی.

مثال:

You need to beblear the table before kneading the dough.

معنی فارسی کلمه beblear

: معنی beblear به فارسی

تمیز کردن یا پخش کردن آرد بر روی یک سطح به منظور جلوگیری از چسبیدن خمیر.