معنی فارسی becalm

B1 /bɪˈkɑːm/

آرام کردن، به معنای کاهش یا توقف حرکت آب یا باد در فرآیند کشتی‌رانی است.

To cause to become calm; often used in nautical contexts.

verb
معنی(verb):

To make calm or still; make quiet; calm.

معنی(verb):

To deprive (a ship) of wind, so that it cannot move (usually in passive).

example
معنی(example):

کاپیتان امیدوار بود که بادها آرام شوند تا آن‌ها بتوانند به طور ایمن لنگر بیندازند.

مثال:

The captain hoped the winds would becalm so they could dock safely.

معنی(example):

پس از طوفان، دریاها شروع به آرام شدن کردند و اجازه دادند کشتی به سفر خود ادامه دهد.

مثال:

After the storm, the seas began to becalm, allowing the ship to continue its journey.

معنی فارسی کلمه becalm

: معنی becalm به فارسی

آرام کردن، به معنای کاهش یا توقف حرکت آب یا باد در فرآیند کشتی‌رانی است.