معنی فارسی becasse
B2نوعی پرنده شکاری که به عنوان غذای لذیذ شناخته میشود.
A type of game bird regarded as a delicacy.
- NOUN
example
معنی(example):
بکاسه به خاطر طعم غنیاش شناخته شده است.
مثال:
The becasse is known for its rich flavor.
معنی(example):
من یک غذا با بکاسه در رستوران سفارش دادم.
مثال:
I ordered a becasse dish at the restaurant.
معنی فارسی کلمه becasse
:
نوعی پرنده شکاری که به عنوان غذای لذیذ شناخته میشود.