معنی فارسی because of

A2

عبارتی که برای بیان علت یا دلیل چیزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A phrase used to indicate the reason for something.

preposition
معنی(preposition):

On account of; due to, for the purpose of

example
معنی(example):

آنها پیک‌نیک را به خاطر باران لغو کردند.

مثال:

They canceled the picnic because of the rain.

معنی(example):

او به خاطر ترافیک دیر رسید.

مثال:

She was late because of traffic.

معنی فارسی کلمه because of

: معنی because of به فارسی

عبارتی که برای بیان علت یا دلیل چیزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.