معنی فارسی bechances

B1

به معنای شانس یا فرصت به وقوع پیوستن، به ویژه زمانی که در حال بررسی یا امتحان یک موقعیت هستید.

An expression indicating chance or possibility; happens by chance.

verb
معنی(verb):

To happen; chance.

معنی(verb):

To happen (to); befall to.

example
معنی(example):

شاید به‌شانس، بتوانم کتابی را که گم کرده‌ام پیدا کنم.

مثال:

Bechances, I might find the book I lost.

معنی(example):

ممکن است به فروشگاه بروم به‌شانس ممکن است سایز من را داشته باشید.

مثال:

I will visit the store bechances you have my size.

معنی فارسی کلمه bechances

: معنی bechances به فارسی

به معنای شانس یا فرصت به وقوع پیوستن، به ویژه زمانی که در حال بررسی یا امتحان یک موقعیت هستید.