معنی فارسی becher
B1شرکت کردن یا درگیر شدن در چیزی.
To join in or become involved in something.
- VERB
example
معنی(example):
آنها باید به زودی در پروژه شرکت کنند.
مثال:
They need to becher in on the project soon.
معنی(example):
زمان آن است که در مورد بهروزرسانیها شرکت کنیم.
مثال:
It's time to becher on the updates.
معنی فارسی کلمه becher
:
شرکت کردن یا درگیر شدن در چیزی.