معنی فارسی bechern

B1

جمع شدن یا دور هم بودن.

To gather or meet together, often in a social context.

example
معنی(example):

بیایید بعد از کار در کافه جمع شویم.

مثال:

Let’s bechern at the café after work.

معنی(example):

آنها عاشق جمع شدن در آخر هفته‌ها هستند.

مثال:

They love to bechern on weekends.

معنی فارسی کلمه bechern

: معنی bechern به فارسی

جمع شدن یا دور هم بودن.