معنی فارسی bechignoned

B2

به سبک خاصی از آرایش مو اشاره دارد که معمولاً برای مناسبت‌های رسمی و خاص انجام می‌شود.

Styled in a chignon, typically a neat knot or coil of hair.

example
معنی(example):

او موهایش را برای عروسی به صورت شینیون درست کرد.

مثال:

She wore her hair bechignoned for the wedding.

معنی(example):

مدل موی شینیون در این رویداد بسیار محبوب بود.

مثال:

The bechignoned hairstyle was very popular at the event.

معنی فارسی کلمه bechignoned

: معنی bechignoned به فارسی

به سبک خاصی از آرایش مو اشاره دارد که معمولاً برای مناسبت‌های رسمی و خاص انجام می‌شود.