معنی فارسی becked
B1اشاره کردن با دست یا حرکات بدن برای دعوت دیگران به سمت خود.
To gesture someone to approach or follow.
- VERB
example
معنی(example):
او به او اشاره کرد که نزدیکتر بیاید.
مثال:
She becked him to come closer.
معنی(example):
او بچهها را به پیوستن به بازی اشاره کرد.
مثال:
He becked the children to join the game.
معنی فارسی کلمه becked
:
اشاره کردن با دست یا حرکات بدن برای دعوت دیگران به سمت خود.