معنی فارسی beckoner

B1

شخصی که دیگران را به خود می‌خواند یا دعوت می‌کند.

A person who gestures or encourages others to come closer or follow.

example
معنی(example):

اشاره‌کننده به جمعیت دست تکان داد تا دنبال کند.

مثال:

The beckoner waved to the crowd to follow.

معنی(example):

به عنوان یک اشاره‌کننده، او قادر بود گروه‌های بزرگ را جمع کند.

مثال:

As a beckoner, she had the ability to gather large groups.

معنی فارسی کلمه beckoner

: معنی beckoner به فارسی

شخصی که دیگران را به خود می‌خواند یا دعوت می‌کند.