معنی فارسی becobweb

B1

به تارها و گرد و غبار پوشیده شدن، به خصوص در مکان‌های غیرقابل دسترس.

To become covered with cobwebs and dust, often due to neglect.

example
معنی(example):

این خانه قدیمی با گرد و غبار و تارهای عنکبوت پوشیده شده بود.

مثال:

The old house was becobweb with dust and spider webs.

معنی(example):

اتاقک فراموش شده در طول سال‌ها تارها را به خود گرفته بود.

مثال:

The neglected attic became becobweb over the years.

معنی فارسی کلمه becobweb

: معنی becobweb به فارسی

به تارها و گرد و غبار پوشیده شدن، به خصوص در مکان‌های غیرقابل دسترس.