معنی فارسی bed and breakfasted

B1

زمانی که شخص یا افرادی در یک پذیرش و صبحانه اقامت داشته‌اند.

Past tense of the activity of staying at a bed and breakfast.

example
معنی(example):

ما در یک مکان دلنواز در کوه‌ها پذیرش و صبحانه داشتیم.

مثال:

We bed and breakfasted at a quaint place in the mountains.

معنی(example):

آنها آخر هفته گذشته در یک کلبه زیبا پذیرش و صبحانه داشتند.

مثال:

They bed and breakfasted last weekend at a beautiful cottage.

معنی فارسی کلمه bed and breakfasted

: معنی bed and breakfasted به فارسی

زمانی که شخص یا افرادی در یک پذیرش و صبحانه اقامت داشته‌اند.