معنی فارسی bedaubs

B2

آغشته کردن یا پاشیدن رنگ یا مواد؛ اشیاء را به طور غیرقابل قبول مملو کردن.

To daub or smear with color or substance.

verb
معنی(verb):

To smear upon; to soil.

معنی(verb):

To ornament garishly; to overdecorate.

example
معنی(example):

هنرمند دوست دارد بوم را با رنگ‌های روشن آغشته کند.

مثال:

The artist likes to bedaub the canvas with bright colors.

معنی(example):

او در حین کار، دستانش را با رنگ آغشته کرد.

مثال:

He bedaubed his hands with paint while working.

معنی فارسی کلمه bedaubs

: معنی bedaubs به فارسی

آغشته کردن یا پاشیدن رنگ یا مواد؛ اشیاء را به طور غیرقابل قبول مملو کردن.