معنی فارسی bedcase
B2جعبهای که در زیر تخت قرار میگیرد و برای ذخیرهسازی استفاده میشود.
A storage box located under the bed.
- NOUN
example
معنی(example):
او اسباب بازیهایش را در جعبه تخت ذخیره کرد.
مثال:
He stored his toys in the bedcase.
معنی(example):
جعبه تخت از چوب محکم ساخته شده بود.
مثال:
The bedcase was made of solid wood.
معنی فارسی کلمه bedcase
:
جعبهای که در زیر تخت قرار میگیرد و برای ذخیرهسازی استفاده میشود.