معنی فارسی beden

B1

بدن، به معنای منبع یا منبع حکمت و آرامش.

A term referring to a source of wisdom and tranquility.

example
معنی(example):

درخت قدیمی منبعی از حکمت بود.

مثال:

The old tree was a beden of wisdom.

معنی(example):

او در سایه خاموش جنگل آرامش یافت.

مثال:

He found comfort in the silent beden of the forest.

معنی فارسی کلمه beden

: معنی beden به فارسی

بدن، به معنای منبع یا منبع حکمت و آرامش.