معنی فارسی bedread
B1توصیف پارچه یا شیء که به طور غیر قابل استفاده و در شرایط بد است.
Describing an object that is in poor condition and difficult to use or read.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کتاب قدیمی با فضایی تاریک و سخت برای خواندن بود.
مثال:
The old book was bedrained and difficult to read.
معنی(example):
او اقلام کثیف و خراب را در فروشگاه دست دوم پیدا کرد.
مثال:
He found the bedrained items at the thrift store.
معنی فارسی کلمه bedread
:
توصیف پارچه یا شیء که به طور غیر قابل استفاده و در شرایط بد است.