معنی فارسی bedye

B1

عمل عوض کردن رنگ پارچه یا لباس از طریق رنگ کردن.

To change the color of something by using dye.

example
معنی(example):

من قصد دارم پیراهن قدیمی‌ام را رنگ کنم.

مثال:

I plan to bedye my old shirt in a brighter color.

معنی(example):

او تصمیم گرفت قبل از دوخت، پارچه را رنگ کند.

مثال:

She decided to bedye the fabric before sewing.

معنی فارسی کلمه bedye

: معنی bedye به فارسی

عمل عوض کردن رنگ پارچه یا لباس از طریق رنگ کردن.