معنی فارسی beerishly
B1به شیوهای شاداب و خوشحال که معمولاً به لذت از آبجو اشاره دارد.
In a joyful or merry manner, often associated with enjoyment of beer.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور شاداب خندید و از همراهی دوستانش لذت برد.
مثال:
She laughed beerishly, enjoying the company of her friends.
معنی(example):
او در مهمانی به طور شاداب رقصید و پر از شادی بود.
مثال:
He danced beerishly at the party, full of joy.
معنی فارسی کلمه beerishly
:
به شیوهای شاداب و خوشحال که معمولاً به لذت از آبجو اشاره دارد.