معنی فارسی befoulier
B1شخصی که محیط را آلود میکند، به ویژه در زمینههای زیستمحیطی.
A person who causes pollution or dirtiness.
- NOUN
example
معنی(example):
آلودهکننده به سرعت توسط مقامات مورد پیگرد قرار گرفت.
مثال:
The befoulier was quickly dealt with by the authorities.
معنی(example):
مهم است که آلودهکننده را به خاطر اعمالش مسئول بدانیم.
مثال:
It's important to hold the befoulier accountable for their actions.
معنی فارسی کلمه befoulier
:
شخصی که محیط را آلود میکند، به ویژه در زمینههای زیستمحیطی.