معنی فارسی begalled

B1

اصطلاحی برای اشاره به حالتی است که فردی به شدت شگفت‌زده و جذب چیزی شده است.

The state of being captivated or enchanted by something extraordinary.

example
معنی(example):

مخاطبان از اجرای شعبده‌باز شگفت‌زده شدند.

مثال:

The audience was begalled by the performance of the illusionist.

معنی(example):

همه بعد از سخنرانی تأثیرگذار او شگفت‌زده شدند.

مثال:

Everyone felt begalled after her impressive speech.

معنی فارسی کلمه begalled

: معنی begalled به فارسی

اصطلاحی برای اشاره به حالتی است که فردی به شدت شگفت‌زده و جذب چیزی شده است.